آیات بسیاری از قرآن کریم عهدهدار خطاب بندگان به خدا یا گفتگوی قشرهای مختلف مردم با خداست. این خطابها و گفتگوها غالبا با الفاظ رب و ربنا آغاز شدهاند. نیایشهای قرآنی از حیث محتوا بر سه قسم است: الف) نیایشهای درخواستی و مطالبانه؛ ب) اعترافآمیز و معترفانه؛ ج) شکوهآمیز و معترضانه.
در این پژوهش با اشاره به انواع نیایشهای قرآنی محتوای اغلب آنها در جدولی فهرست شدهاند.
خطاب، گفتگو، نیایش، درخواستی، اعتراف، معترضانه.
آیات بسیاری از قرآن کریم، عهدهدار بیان خطاب بندگان به خدا یا گفتگوی قشرهای مختلف مردم با خداست. این گونه آیات، روایتی از گفتگوی دو سویه بندگان و خداست. خطابهای بندگان به خدا در قرآن که اصطلاحا دعا یا نیایش نامیده میشود به اعتبار پاسخ بر سه نوع است:
الف) گاه گفتگویی دو سویه یعنی همراه با پاسخ است (بقره / 260؛ اعراف / 155-156 و...)؛ ب) در مواردی نیز فقط به اجابت این نیایشها ــ مستقیم یا غیرمستقیم ــ اشاره شده است (صافات / 100؛ انبیا / 83-84؛ شعراء 18-19 و...)؛ ج) گاهی نیز این خطابها مسکوت و بدون پاسخ عنوان شدهاند (ص / 35؛ اعراف / 151 و...)
البته نباید نادیده انگاشت که سکوت خداوند نیز در واقع نوعی پاسخ است چنانکه برخی گفتهاند چون خداوند به بندگانش امر فرموده که ادعونی استجب لکم استجابت وعده اوست و معقول نیست که دعای غیر مستجابی را در قرآن ذکر کند، از اینرو سکوت او دلیل بر استجابت است و غیر مستجاب بودن دعا ــ که برخلاف قاعده است ــ باید ذکر شود (طباطبائی 1363: ج 8، 359).
در مکالمات و محاورات انسانی نیز، اگر مخاطب گاهی سکوت اختیار کند حمل بر بیسخنی و بیپاسخی او نخواهد شد. افزون براین، حضور آدمی در محضر بزرگی و بازگویی کاستیها و نیازهایش، اگرچه گوینده صرف باشد نیز مغتنم خواهد بود.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که انسانها دعایی غریزی و درخواستهایی فطری دارند، یعنی به هنگام بروز سختی و مشکلات به زبان فطرت از پرودگار خود حاجت میطلبند و کمک میجویند (انعام / 63؛ زمر / 8، یونس / 12؛ روم / 32 و...) این نیاز فطری نباید با گفتگو خلط شود، زیرا گفتگو امری اختیاری و انتخابی است و شکل ارتقاء یافته و صورت بالنده دعای فطری و طبعی است. رابطه این دو، عموم و خصوص مطلق است نه تطابق و تماثل. پیامبران این نیاز فطری را پرورش داده و در گفتگو متجلّی ساختهاند. خطابها و گفتگوهای بندگان و خدا غالبا با الفاظ ربّ و ربّنا آغاز شدهاند(1) و موارد معدودی نیز با تعبیر اللهم و سبحانک به کار رفته است. گاهی نیز، خطاب بندگان به خدا بدون استفاده از الفاظ تشریفاتی رب، ربنا و... است(2) که یکی از زیباترین این موارد خطاب آدمیان به خدا در سوره حمد است. در این سوره که سراسر، گفتگوی بنده با خداست (طباطبائی 1363: ج 1، 21) آدمیان، بدون هیچ تشریفاتی از خداوند درخواست میکنند که اهدنا الصراط المستقیم .
در پارهای از خطابهایی که در آن ابزار خطاب (رب، ربنا و...) به کار رفتهاند، پس از این الفاظ، ساختار امر و نهی آمده است،(1) این خطابها غالبا حامل درخواست و مطالبه است، گاه نیز پس از ابزار خطاب، جملههای اخباری یا انشایی استفهامی آمده است این چنین عباراتی نیز گاه به معنای درخواست و مطالبه است.
با بررسی دقیق عبارات و آیات دعایی قرآن، میتوان گفت همه ادعیه قرآنی درخواستی و مطالبانه نیست و نیایشهای قرآنی از حیث محتوا بر سه قسم اند: الف) درخواستی و مطالبانه؛ ب) اقراری و معترفانه؛ ج) شکوهآمیز و معترضانه.
بیشترین نوع ادعیه قرآنی، نیایشهای درخواستی و مطالبانه است. این درخواستها ــ جز در مواردی اندک ــ از سوی فرد یا گروهی شناخته شده، آمده است و موضوع آنها نیز غالبا غیرمادی است.
در سوره بقره، قرآن ضمن اشاره به دو گروه نیایشگر، کسانی را که فقط درخواستی دنیایی و مادی دارند مورد نقد و طعن قرار داده، از گروهی که برای دنیا و آخرت خود دعایی کمالجویانه دارند به نیکی یاد میکند و آنان را به بهرهمندی از اعمالشان بشارت میدهد: فمن الناس من یقول ربنا اتنا فیالدنیا و ماله فیالاخرة من خلاق (2) و منهم من یقول ربنا اتنا فیالدنیا حسنة و فیالاخرة حسنة (1) و قنا عذاب النار (2) اولئک لهم نصیب مما کسبوا و الله سریعالحساب (3) (بقره / 202-200)
بیشک، حاجات و خواهشهای انسان، متناسب با تنگی و فراخ وجود اوست. خواستهها و مطلوبها، آینه شخصیت افرادند. هرچه خواستها متعالی است درخواست کننده متعالیتر! علوّ و دنوّ خواستها، بازتاب شاکلههای عالی و دانی است.
گروهی از مردم، تصورشان از دعا ناصواب است. گویا بر در دکانی رفته و کالایی درخواست کردهاند و وجهی پرداخته و تحویل کالای خود را به انتظار نشستهاند، لذا چنانچه کالای مورد نظر خود را تحویل نگرفته، یا دیر تحویل گیرند، مأیوس و اندوهگین خواهند شد.
انتظار این گروه، آن است که بهمحض درخواست از خدا، طلبشان وصول شود. اینان، نگرشی معاملهگرانه به دعا دارند و عدم وصول به مطلوب و حاجتشان، آنان را به شکایت از خدا یا ناامیدی از خود سوق میدهد. این نگرش از جهاتی نادرست است زیرا دعا، سخن گفتن با خداست که در آن، نفس گفتگو و ایجاد ارتباط با خدا مطلوب و نوعی سود است و نباید انتظار سود دیگری داشت و به بهرهای دیگر دل بست.
دعا هم طلب است و هم مطلوب، دعا طریقیت صرف نیست بلکه خود ــ فینفسه ــ موضوعیت و اصالت دارد و نفس گفتگو و معارفهای که در دعاست، مطلوب و مغتنم است.
بدیهی است که مناجات انبیاء، بیش از طلب و درخواست، گفتگوی با خداست و آنجا که طلبی را شامل است، غالبا درخواستی غیرمادی و در جهت اهدافشان است.
گفتنی است مطالبات و حاجاتی که از سوی بندگان، در قرآن طرح شده، گاه مطالباتی اخلاقی و اعتقادی است که اگرچه ظرف این درخواستها دنیاست نتیجه و عواقب آن در آخرت پدیدار خواهد شد (عنکبوت / 30؛ نوح / 28؛ آلعمران / 8) و گاه مطالباتی است که ظرف، موضوع و عواقب آن، اخروی است (تحریم / 8؛ فرقان / 65). گاهی نیز مطالباتی است که موضوع و ظرف تحقق آن، دنیاست (آل عمران / 38؛ قصص / 21).
1. این فهرست، مطالبات گنهکاران و شیطان را شامل نمیشود.
فهرستی1 از درخواستهای گوناگون که از سوی بندگان (اعم از پیامبران
و غیر پیامبران) در قرآن آمده به تفکیک آمده است:
نیایش کننده درخواستها (مطالبات) سوره آیه
ابراهیم درخواست امنیت (بلدامن) و روزی برای مؤمنین بقره 126
ابراهیم و اسماعیل درخواست قبولی اعمال بقره 127
ابراهیم و اسماعیل طلب مسلمان قرار دادن خود و فرزندان، تعلیم مناسک، پذیرش توبه بقره 128
ابراهیم و اسماعیل درخواست برانگیختن رسولی از میان مردم (به منظور هدایتشان) بقره 129
دنیا دوستان طلب بهرههای دنیایی بقره 200
خداجویان درخواست حسنه در دنیا و آخرت، دوری از عذاب بقره 201
سپاه طالوت درخواست صبر، پایداری و پیروزی بر کافران بقره 250
ابراهیم درخواست نمایاندن چگونگی احیای اموات (به منظور اطمینان قلبی خود) بقره 260
مؤمنین درخواست غفران و آمرزش خداوند بقره 285
مؤمنین درخواست تکلیف به اندازه طاقت، پیروزی بر کافران، بخشش خطا و نسیان بقره 286
نیایش کننده درخواستها (مطالبات) سوره آیه
اندیشمندان درخواست نبوت بعد از هدایت، و رحمت خداوند آلعمران 8
متقین طلب آمرزش گناهان و ایمنی از آتش آلعمران 16
همسر عمران درخواست پذیرش نذر خود آلعمران 35
زکریّا درخواست فرزندی طیّب آلعمران 38
زکریّا درخواست نشانه و آیتی برای خود آلعمران 41
حواریّون درخواست نوشتن نامشان در شمار شاهدین آلعمران 53
ربیّون درخواست آمرزش گناهان و اسراف در امور، پایداری و پیروزی بر کافران آلعمران 147
خردمندان درخواست ایمنی از عذاب آلعمران 191
خردمندان درخواست آمرزش گناهان، پوشاندن خطاها و مردن با نیکان آلعمران 193
خردمندان درخواست اعطای وعدههای پیامبران، خوار نکردنشان در روز جزا آلعمران 194
مستضعفین درخواست خروج از دیار ظالمین و قرار دادن ولی و یاور برای آنان نساء 75
رهبان نصاری درخواست ثبت نامشان در شمار شاهدین مائده 83
عیسی درخواست نزول مائده آسمانی مائده 114
ساکنان اعراف درخواست قرار نگرفتن در شمار ظالمین اعراف 47
موسی درخواست رؤیت خداوند اعراف 143
موسی درخواست آمرزش خود و هارون و دخول در رحمت خداوند اعراف 151
شعیب و پیروانش درخواست گشایش راه حق میان آنها و مخالفین اعراف 89
ساحران فرعون طلب شکیبایی، و مسلمانی به هنگام مرگ (مسلمان مردن) اعراف 126
قوم موسی طلب نجات و رهایی از کافرین یونس 86
نیایش کننده درخواستها (مطالبات) سوره آیه
قوم موسی طلب عامل فتنه واقع نشدن برای ظالمین یونس 85
موسی درخواست نابودی اموال فرعونیان و سخت کردن قلوبشان یونس 88
ابراهیم درخواست تحول و دگرگونی قلوب مردم ابراهیم 37
ابراهیم درخواست نمازگزار بودن خود و فرزندش و پذیرش دعایش ابراهیم 40
ابراهیم درخواست امنیت شهرش، دوری خود و فرزندانش از بتپرستی ابراهیم 35
ابراهیم درخواست بخشش برای گمراهان ابراهیم 36
ابراهیم درخواست آمرزش والدین و مؤمنین ابراهیم 41
زکریا درخواست فرزندی شایسته و جانشینی صالح مریم 6
زکریا درخواست آیت و نشانهای برای خود مریم 10
اصحاب کهف درخواست رحمت و رستگاری کهف 10
موسی درخواست گشایش سینهاش، آسانی کارش، گشودن عقده زبانش طه 32-25
موسی قرار دادن هارون به عنوان وزیر و پشتوانهاش طه 32-25
یا درخواست تنها (و بیوارث) رها نکردنش انبیاء 89
پیامبر درخواست داوری به حق انبیاء 112
نوح درخواست یاری و نصرت در مقابل تکذیب قوم مؤمنون 26
صالح درخواست یاری و نصرت در مقابل تکذیب مردم مؤمنون 39
مؤمنین درخواست آمرزش و رحمت مؤمنون 109
عبادالرحمن درخواست دوری از آتش فرقان 65
مؤمنین درخواست روشنی چشم در فرزندان و همسران، پیشوای پرهیزکاران قرار گرفتن فرقان 74
ابراهیم طلب حکمت و الحاق به صالحین شعراء 83
نیایش کننده درخواستها (مطالبات) سوره آیه
سلیمان درخواست قراردادن وی به عنوان بندهای سپاسگزار و شایسته (صالح) نمل 19
موسی درخواست آمرزش (پس از اعتراف به ظلم خویش) قصص 16
موسی درخواست رهایی از ستمکاران قصص 21
لوط درخواست یاری و نصرت در مقابل مفسدین عنکبوت 30
اهل سبأ درخواست دوری منزلگاههایشان از یکدیگر سبأ 19
ابراهیم درخواست فرزندی صالح صافات 100
سلیمان درخواست آمرزش و ملکی بیهمتا ص 35
ملائکه درخواست آمرزش مؤمنین، دوری ایشان (مؤمنین) از عذاب، ادخال آنها در بهشت موعود و حفظشان از عقوبت دوزخ مؤمن 9-7
انسان درخواست آموختن سپاس منعم (خدا، والدین)، عمل شایسته و جلب خشنودی خدا احقاف 15
انصار (تابعین) درخواست آمرزش برادران دینی خود (مهاجرین) و جای ندادن کینه مؤمنان در دلشان حشر 10
ابراهیم و یارانش درخواست آمرزش و خوار نشدن در مقابل کافران ممتحنه 5
همسر فرعون درخواست خانهای در بهشت و نجات از فرعونیان و ستمکاران تحریم 11
مؤمنین درخواست تکمیل نورشان (در رستاخیز) و آمرزش گناهان تحریم 8
نوح درخواست نابودی کافران نوح 26
نوح درخواست آمرزش خود، پدر و مادر، مؤمنین و مؤمنات و کسانی که به خانه او داخل شوند (خویشان و نزدیکان) و افزایش هلاکت ظالمین نوح 28
پارهای نیایشهای قرآنی مطالبانه نبوده، و جنبه اعترافی دارد. اعتراف در برابر خداوند قادر و عالم (مطلق) ــ به دور از نگاه آدمیان ــ سبب آرامش خاطر و تسلی روح است و در انسان، حسّ جبرانپذیری خطا را ایجاد میکند؛ یعنی هم تخلیه روح و درون آدمی است و هم تحلیه آن! اعتراف به گناهان، نواقص و کاستیها ــ اگرچه در حضور دیگران عامل اشاعه کژیها و ذلت نفس آدمی است ــ در مقابل خداوند نه تنها فزونی صداقت و شجاعت است بلکه اظهار نوعی حقارت مثبت است.
انسان وقتی در مقابل خدای بزرگ قرار میگیرد و حقارت خود را باور و تصدیق میکند، این حقارت نه تنها مذموم نیست بلکه حقارتی ممدوح و به معنای القای واقعبینی (به خود) است. این حقارت، آدمی را به حقیقت خود متوجه میکند، حقیقتی که محدود است و حق سرکشی ندارد. اعتراف در مقابل خدای عظیم و با کرامت و اظهار حقارت و محدودیت در پیشگاه او، منجر به رشد آدمی است. گاه این اعترافات، بیان گناهان و آلودگیهای انسان نیست و برعکس، القای اقاریری سازنده است. از اینرو، اعتراف سازنده و مؤثر دو گونه است: الف) بیان گناهان، کاستیها و قصورات از سر صدق و خجلت در پیشگاه خداوند (اعراف / 23)، که گاه پیوند میمونی با توبه دارد. و توبه پس از گناه، گرچه کاری بس دشوار و افتادن در دام خجلتی هستی سوز است پذیرفته شدن آن، نعمتی است عظیم و دریاوش که به همه خجلتها میارزد! تلقین و القای اقاریری سازنده و مثبت به روح و نفس آدمی که باعث تعالی و رشد آن است (بقره / 285، آلعمران / 9).
پارهای از مضامینی که در نیایشهای قرآنی، به صورت اعتراف آمده است، مصادیقی برای اعترافات سازنده است و گاهی نیز سخن دل با خدای گفتن است و صرفا نوعی مراوده و ارتباط با خداست (آلعمران / 35 و 36؛ مائده / 25 و...).
1. دراین فهرست، اعترافات شیطان و گناهکاران لحاظ نشده است.
فهرستی1 از نیایشهای معترفانه قرآن، عبارت است از:
نیایشکننده اعترافات (واقاریر) سوره آیه
مؤمنین اعتراف به رسالت پیامبر(ص) و اطاعت از او بقره 285
اندیشمندان اعتراف به روز حشر، و عدم خلف وعدههای خداوند آلعمران 9
متقین اعترافات به ایمان آوردن خود آلعمران 16
همسر عمران بیان اینکه فرزندش را وقف خدمت خدا خواهد کرد (علیرغم دختر بودنش) آلعمران 35و36
واریون اعتراف به ایمان و اطاعت از رسول آلعمران 53
خردورزان اعتراف به عدم بطلان آفرینش هستی، رسوایی اهل آتش و تنهایی ظالمان آلعمران 191و192
خردورزان اعتراف به شنیدن صدای منادی ایمان و ایمان آوردن به او آلعمران 193
خردورزان اعتراف به خلفوعده نکردن خداوند آلعمران 194
موسی اقرار به اینکه تنها، مالک (صاحب اختیار) خود و برادرش است مائده 25
راهبان نصاری اقرار به ایمان آوردن خویش مائده 83
پیروان شیطان اعتراف به بهرهمندی و ارتباطی دوسویه بین آنها و شیاطین انعام 128
آدم و حوا اعتراف به ظلم به خویشتن و خسرانشان (در صورت عدم مغفرت و رحمت خدا) اعراف 23
موسی اعتراف به قدرت مطلق خداوند اعراف 155
قوم موسی بیان توکل خویش بر خدا یونس 85
نوح اقرار به حق بودن وعده پروردگار و احکم الحاکمین بودنش هود 45
نوح پناه بردن بهخدا از نادانی و اقرار بهخسران و زیانکاری درصورت عدمآمرزشو رحمتخداوند هود 47
یوسف اعتراف به محبوبیت زندان تن نسبت به آلودگی گناه و اظهار درماندگی و جهل (در صورت نبودن امداد الهی) یوسف 33
نیایشکننده اعترافات (واقاریر) سوره آیه
یوسف اقرار به انعام الهی (فرمانروایی و عمل تعبیر خواب) و قدرت خداوند یوسف 101
ابراهیم اعتراف به گمراهی بسیاری از مردم، تأیید پیروان خود، اعتراف به رحمت و مغفرت خداوند (و در خواست بخشش برای گمراهان) ابراهیم 36
ابراهیم بیان مشکلات خود ابراهیم 37
ابراهیم اعتراف به علم و آگاهی خداوند ابراهیم 38
زکریا بیان اینکه از دعای پروردگارش بینصیب نیست مریم 4
موسی و هارون اقرار به ترس از تعدی و طغیان فرعون طه 45
موسی اقرار به این که حرکت وی در راه خدا و برای خشنودی اوست طه 84
مؤمنین اعتراف به ایمان آوردن خود و رحمت بیبدیل خداوند مؤمنون 109
موسی اعتراف به بیم داشتن از تکذیب مردم شعراء 12
ملکه سبا اقرار به ظلم به خویشتن، تسلیم بودن در برابر خداوند نمل 44
موسی اقرار به ظلم به خویشتن، همکاری نکردن با گنهکاران قصص 16و17
موسی اعتراف به نیازمندی به نعمتهای خداوند قصص 24
موسی اعتراف به قتل و ترس از قصاص قصص 33
فرشتگان اعتراف به فراگیری رحمت خدا، عزت و حکمت خداوند مؤمن 7و8
فرشتگان اعتراف به اینکه کسی که با رحمت خدا حمایت شود کامیاب است مؤمن 9
انصار (یا تابعین) اعتراف به رحمت و رأفت خداوند حشر 10
ابراهیم و یارانش بیان روی کرد خود به خداوند و توکل بر او ممتحنه 4
1. و یا (بهندرت) از خدا شکایت کردهاند مانند اعتراف شخص خدا فراموش، به حشر خود به صورت نابینا، (طه / 125)، و یا تهدید معترضانه ابلیس (حجر / 39).
2. در این فهرست، بیانات اعتراضآمیز مجرمین ذکر نگردیده است.
در اینگونه نیایشها، (که شمار آنها به مراتب کمتر از سایر نیایشها است) غالبا بندگان شکوه دیگران را نزد خدا بردهاند.1 شماری از این نیایشها، نوعی اتمام حجت بوده، ذکر آنها در قرآن هشداری برای سایرین است (فرقان / 30؛ انبیاء / 112؛ منافقون / 10؛ و...) از سوی دیگر، شکوه و رازگویی با خدایی که حلیم، سمیع و علیم است، آرامبخش نهاد ناآرام بشر است.
فهرستی2 از این گفتگوهای معترضانه (با خداوند)، به شرح زیر است:
نیایشکننده شکایات (بیانات اعتراضآمیز) سوره آیه
مریم شکایتی ملایم با بیانی متعجبانه از مادر شدن وی بدون داشتن همسر آلعمران 47
بیمناکان از جنگ پرسشی معترضانه در مورد وجوب جنگ نساء 77
زکریا شکایت از ضعف جسمی خود (اعترافی شکوهآمیز) مریم 4
زکریا شکایت از پیری خود و نازایی همسر و نداشتن اولاد مریم 8
پیامبر شکایت از مهجوریت قرآن نزد امت فرقان 30
نوح شکایت از تکذیب قوم شعراء 117
پیامبر شکایت از ایمان نیاوردن مردم زخرف 88
مؤمن پشیمان (غیر منفق) شکایتی ملایم از خدا، بهدلیل تأخیر نینداختن مرگ برای انجام اعمال صالح (بهویژه انفاق) منافقون 10
نوح شکایت از قوم در اصرارشان بر کفر و نپذیرفتن دعوت وی نوح 5
نوح شکایت از عدم اطاعت قومش و پیروی از دیگران نوح 21
برخلاف آنچه میان مردم رواج دارد همه نیایشهای قرآن مطالبانه نیست و چنانچه شامل درخواست و طلب باشد بهندرت درخواستی مادی است. گفتنی است که مراد از نیایش و دعا در این نوشتار گفتگویی انتخابی و اختیاری با خداوند است نه دعایی غریزی و فطری که به هنگام سختی غالبا بدون اختیار برزبان آدمیان جاری میشود. دعا در قرآن به معنای درخواست و مطالبهای یکسویه نیست، بلکه گفتگو با خداوند است که در آن نفس ارتباط با خدا اهمیت دارد. در نیایشهای قرآن استجابت خدا و حتی سکوت او نوعی پاسخ تلقی میشود.
در این گفتگوها، آدمیان گاه سخن به شکوه میگشایند گاه با اعتراف در محضر پروردگار خود بر عزت خویش میافزایند و گاه نیز با طلب خواستههای معنوی خویش از خدا یاری میجویند. در اینگونه گفتگوها نه تنها موضوع گفتگو بلکه شیوه آن نیز بسیار درخور توجه است. از سوی دیگر، دعوت به گفتگوی بیواسطه آدمیان با خداوند اصل انکارناپذیر قرآن است (بقره / 186).(1)
نیایش اگرچه بیان مطالبات و اعترافات و شکایات انسانها در محضر خداست اما در واقع بهانهای برای رسیدن به بهای گفتگو و معارفه با خداست. آن بهاست که آدمیان را ارتقاء میبخشد و جانشان را لبریز از رحمت دریاوش خداوند میکند. این بها نباید هزینه آن بهانه شود، زیرا اگر نیایش بهایی در مقابل بهانهها شود ــ گرچه آن هم در جای خود نیکوست و به از خدا فراموشی و غفلت از گفتگوی با خداست ــ نباید حظّ و نصیبی افزون بر همان مطالبه و حاجت را از آن انتظار داشت.
ابن عاشور، محمد طاهر (بیتا) (بینا) تفسیر التحریر و التنویر.
ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن عمر (1401)، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالفکر.
ابی السعود، محمد بن محمد (بیتا)، ارشاد و العقل السلیم الی فرایا القران الکریم، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
امین اصفهانی 1361، مخزن العرفان، تهران، نهضت زنان مسلمان.
بروسوی، اسماعیل (1405)، روح البیان، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
بغوی، حسین بن مسعود 1407، معالم التنزیل، بیروت، دارالمعرفة.
بهبودی، محمدباقر (1378)، تدبری در قرآن، تهران، نشر سنا.
بیضاوی، ابوالخیر عبدالرحمن (1416)، انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیروت، درالفکر.
ثعالبی، عبدالرحمن (بیتا)، الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
حجتی، سیدمحمدباقر، بیآزار شیرازی، عبدالکریم (1378)، تفسیر کاشف، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
حسینی البحرانی، هاشم (1415)، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت.
زرقانی، محمد عبدالعظیم (1996)، مناهل العرفان فی علوم القرآن، بیروت، دارالفکر.
زمخشری، محمود [بیتا]، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بینا.
زیدان، عبدالکریم (1418)، المستفاد من قصص القران للدعوة و الدعاة، مؤسسه الرسالة.
سنبل، احمد (1998)، الحوار القرآنی بین التفسیر و التبعیسر، دمشق، دارابن هانی.
طباطبائی، محمدحسین (1363)، المیزان فی تفسیر القرآن (ترجمه محمدباقر موسوی همدانی) قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، ابوعلی فضل بن الحسن (1379)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
طوسی، ابوجعفر محمد بن الحسن (1409)، التبیان فی تفسیر القرآن، قم، مکتب الاسلام.
عزة دروزه، محمد (1421)، التفسیر الحدیث، بیروت، درالغرب الاسلامی.
فضل الله، محمدحسین (1405)، من وحی القران، بیروت، دارالزهرا.
قرطبی، محمد بن احمد (1372)، الجامع لاحکام القرآن، قاهره، دارالشعب.
قمی، علی بن ابراهیم (بیتا)، تفسیر القمی، قم، مؤسسه دارالکتاب.
معرفت، محمدهادی (1398)، التهید فی علوم القرآن، قم، مطبعة مهر.
مکارم شیرازی، ناصر (1353)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیة.
ملاصدرا، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (1366)، تفسیرالقرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار.
مویل، محمد کمال (1420)، الحوار فی القرآن الکریم، دمشق، دارلفارابی.
نسفی، عبدالله بن احمد (بیتا)، تفسیر النسفی، بینا.
وقفی، ابراهیم احمد (1414)، الحوار لغة القرآن الکریم و السنته النبویه، دارالفکر العربی.
همدانی، محمدحسین، (1380)، انوار درخشان در تفسیر قرآن، تهران، کتابفروشی لطفی.
1. کلمه ربنا 70 بار برای خطاب به خدا به کار رفته و کلمه رب 65 بار، تعبیر سبحانک 9 مورد و اللهمنیز 5 مورد آمده است که در یک مورد آن، ترکیب سبحانک اللهم، به کار رفته است (یونس / 10)، تعبیر یا رب نیز تنها در چند آیه آمده است مانند آیات 88 سوره زخرف و 30 سوره فرقان که هر دو شکایت پیامبر (ص) (از قوم خود) است.
2. این موارد، بسیار معدود و تنها در چند آیه آمده است مانند آیه 10 / قمر و آیه 83 / انبیاء.
1. در 43 مورد پس از ربنا بلافاصله امر یا نهی آمده و در 20 مورد عبارتی غیر امری (خبری، شرطی، پرسشی) و در سایر موارد، مجموعی از عبارات امری و غیر امری پس از ربنا آمده است (مائده / 83). پس از تعبیر رب نیز 29 مورد فعل امر یا نهی و در 27 مورد عبارتی غیر امری آمده است و در سایر موارد نیز مجموعی از عبارات امری و غیرامری پس از این تعبیر به کار رفته است (قصص / 16). پس از اصطلاح سبحانک و اللهم غالبا عبارات، غیرامری است (مائده / 116).
2. این آیه، طعن گروهی است که پس از گذراندن مناسک حج، مردمی کوته بین و دنیا دوستاند و از دنیا روی برنمیتابند و چشم اندازشان از محیط دنیا و آرزوهای آن فراتر نمیرود (طالقانی، 2/95).
1. در نقل قول طالبین دنیا برای درخواست دنیایی هیچ قیدی نیاورد اما در نقل قول خداجویان، هم برای دنیا حسنه ذکر میکند هم برای آخرت، زیرا آنها، سیئات دنیا را طالب نیستند (طباطبائی 1363، ج 2، 129).
2. این دعا، از دعاهای جامع قرآنی است زیرا کلمه حسنه، مطلق آمده و شامل انواع خیر است به همین دلیل، بیشترین دعای پیامبر (ص) بوده است (عزة دروزه 1421: ج 6، 361).
3. ترجمه: برخی از مردم میگویند، ای پروردگار ما، ما را در دنیا چیزی بخش. اینان را در آخرت نصیبی نیست و برخی از مردم میگویند: ای پروردگار ما هم در دنیا خیری بخش و هم در آخرت و ما را از عذاب آتش نگهدار اینان از آنچه خواستهاند بهرهمند میشوند و خدا به سرعت به حساب هر کس میرسد.
1. ترجمه آیه 186 بقره چون بندگان من درباره من از تو بپرسند بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ میدهم پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند.